×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

harchi tanhay man bege

× يك سر هم به اتاقك تنهايي من بزنيد اگر خوشتون اومد نظر بديد تا بدونم شما هم با من هم عقيده ايد
×

آدرس وبلاگ من

dokhtareaftab.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/dokhtaraftab

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

زنانگيت را حفظ كن

عصر جمعه است و دلم گرفته . می زنم تو خیابون و از سرازیری توی بلوار پیاده میرم سمت

پله های پارک که یهو یه ماشین بوق می زنه ،

به روی خودم نمیارم و به سرعت قدمهام اضافه می کنم. کمی جلوتر ترمز

می زنه. حالیمه چی کار داره می کنه. به روی خودم نمیارم و از کنارش بی تفاوت رد می شم.

سرعتش را هم قدم من می کنه و شیشه ی سمت کمک را میده پایین و می گه :

خانوم محترم کجا تشریف می برید؟ جواب نمی دم. نیشش را تا بناگوش باز می کنه و باز می گه :

خانوم عزیز ، بنده همه جوره درخدمت شما هستم. با صدای سگی که اماده پاچه گرفتنه میگم که

مزاحم نشه ،

اما خوب حالیش نیست.

لابدفکر می کنه دارم "ناز" می کنم.


نیش ترمزی می زنه و همانطور در حال رانندگی کیف پولش را از جیب شلوارش می کشه بیرون.:

خانوم محترم ، بیا بابا ،هر چی تو بگی،قربونت برم، ضد حال نزن دیگه .لای کیف پولش را باز کرده و

اسکناس وچک پول تعارف می کنه و همزمان چشمک می زنه که سخت نگیرم.


یک آن هوس می کنم که بپرم و در ماشینش را باز کنم و بکشمش پایین و با قوت هر چه تمام تر ،

پس کلهاش را بگیرم و صورتش را توی شیشه ی ماشینش خورد کنم اما چون با خشونت مخالفم

منصرف می شوم.(البته دلیل اصلیش اینه که زورم بهش نمی رسه) .

دستهام را می ذارم روی شیشه و تا سینه خم می شم توی ماشین. .گل از گلش شکفته ،

دور و برم را نگاه می کنم و فاصله ام را تا پارک می سنجم.


توی خیابون هیچ کس نیست. لبخند پهنی می زنم و می پرسم: حالا چی

چی داری؟ کیفشو بالا میاره و نگاه هرزه اش از روی لبهایم تا سینه ها پایین

می آید، کیف پول را توی هوا می قاپم و با تمام قدرتم پرت می کنم

آن طرف بلوار و مثل فشنگ به سمت پارک می دوم. پشت سرم صدای

کشیده شدن ترمز دستی و باز شدن در

ماشین می آید و مردک از ته جگرش فریاد می زند:


اووووووووووووووووووووووووووووووی، جنده !


و من همینطور که می دوم با خودم فکر می کنم که چفدر جالب است

که در ایران تا وقتی فکر می کنند جنده ای ،

خانوم محترم صدایت می کنند و وقتی مشخص می شود این کاره

نیستی تبدیل به یک جنده می شوی .....

شنبه 25 مرداد 1393 - 8:36:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


دل بازي


كارتون خواب


ديوانه كننده ترين


تويك مردي


زن


اي كاش


قصه قديمي


تشريح استرس


بيابخند


فكرش رو بكن


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

94253 بازدید

92 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

222 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements